۱۸ کاربرد جالب چای کیسهای/ از زیبایی پوست و مو تا خانه داری
تاریخ انتشار: ۲۸ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۳۰۶۵۳۱
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،چای گیاهی پر خاصیت و سرشار از انواع ویتامینها که به عنوان یک نوشیدنی طبیعی مصرف میشود کاربردها و فواید دیگری هم خارج از بحث سلامت دارد، کاربرد چای کیسهای را برایتان معرفی خواهیم کرد.
مطمئنا بعد از خواندن این مطلب دیگر چای کیسهای استفاده شده را دور نمیاندازید و یا اینکه برای حل برخی از مشکلات تان به سراغ چای کیسه اس خواهید رفت مثل:
۱- چای کیسهای برای رفع بوی بد پا:
چای میتواند نسخهی خانگی و گیاهی برای رفع بوی بد پا که بر اثر استفاده از کفش و موارد این چنینی ایجاد میشود باشد، برای این منظور کافیست پاهای تان را به مدت ۲۰۰ دقیقه در یک ظرف پر از چای کیسهای خوب دم کشیده و البته سرد شده قرار دهید تا بوی آزاردهنده از پایتان رفع شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۲- از بین بردن بوی کفش با چای کیسه ای:
استفاده از چای کیسهای خشک شده به از بین بردن بوی ناخوشایند کفش کمک میکند در صورتیکه یک عدد از چای کیسهای را درون کفش قرار دهید.
۳- براق کردن آینه با چای کیسه ای:
اگر با تمیز کردن آینه اتاقتان براقیت و شفافیت دلخواه را نمیبینید میتوانید با استفاده از چای آن را ایجاد کنید. برای این کار یک پارچه نرم را آغشته به چای دم کشیده و سرد شده کنید و تمام سطح آینه را با آن تمیز کنید، بلافاصله بعد از خیس شدن آینه با دستمال آغشته به چای با یک دستمال خشک آینه را تمیز کنید تا شفافیت آن را به وضوح ببینید.
۴- حالت دادن به موها رفع بی حالتی مو:
برای آنکه بی حالتی موهایتان را رفع کنید میتوانید موها را با چای خوب دم کشیده و ولرم آبکشی کنید، دقت داشته باشید که موهایتان باید خشک باشد.
۵- چای کیسهای برای بیماریهای پوستی:
چنانچه شما با پوست خود مشکلاتی از قبیل التهاب، قرمزی، گزیدگی، کبودی است با بستههای چای کیسهای کمتر قابل مشاهده است برای این کا ریک کیسه چای را برای چند ثانیه زیر آب سرد بگیری د و ۱۵ دقیقه روی ناحیه دچار مشکل نگه دارید. چای حاوی تانین است که به کاهش التهاب و حساسیت کمک میکندهم چنین قرمزی وتورم را نیز از بین میبرد.
۶- چای کیسهای برای رفع قرمزی چشم ها:
روشی ساده و البته آشنا برای اکثر شما، استفاده از چای کیسه ای. برای این کار دو عدد چای کیسهای را داخل قوری و یا لیوان آب جوش قرار دهید و بعد از چند دقیقه زمانی که چای کاملا رنگ پس داد و محتویات داخل کیسه به خوبی خیس شد آنها را از داخل آب گرم خارج کرده و اجازه دهید کمی خنک شوند تا روی چشمانتان قرار دهید.
۷- رفع تاول و جلوگیری از عفونت تاول ها:
به گزارش Mommysavers برای جلوگیری از عفونت تاول و همچنین رفع سریع آنها چای کیسهای مرطوب گرم را در محل مورد نظر (تاول زده) قرار دهید.
۸- سوختگی تیغ اصلاح:
اگر بعد از اصلاح موهای زائد بدن با استفاده از تیغ دچار سوختگی و خارش شدید شده اید میتوانید چای کیسهای مرطوب را روی محل حساس شده قرار دهید.
۹- درمان خونریزی لثه با چای کیسه ای:
به گزارش Reader’s Digest برای درمان و پایان دادن به خونریزیهای لثه یک عدد چای کیسهای که با آب سرد مرطوب شده است را روی لثه قرار دهید.
برای رفع آکنه صورتتان را با چای سبز بشویید
۱۰- حفظ گیاهان از شر آفات و دفع حشرات مضر:
اگر باغچه و یا گلدان شما توسط آفات و حشرات احاطه شده است و اسپری کردن سموم هم کارساز نیست میتوانید یک یا دو عدد چای کیسهای مرطوب را پای گلدان و کنار باغچه قرار دهید.
۱۱- رفع آکنه با چای کیسه ای:
سادهترین راه حل رفع آکنه شاید استفاده از چای باشد، برای این منظور صورتتان را با چای سبز بشویید.
۱۲- رفع کبودی از کاربردهای چای کیسه ای:
برای رفع کبودی با استفاده از چای باید چای کیسهای (چای سیاه) مرطوب را به مدت ۵ دقیقه روی محل کبودی قرار دهید.
۱۳- چای کیسهای درمان سریع آفتاب سوختگی:
با استفاده از چای میتوانید آفتاب سوختگی و قرمزی پوستتان را که ناشی از تابش طولانی مدت نور خورشید است را رفع کنید. چای کیسهای را داخل آب سرد قرار داده و اجازه دهید تا به خوبی مرطوب شود سپس آن را روی محل آفتاب سوخته بگذارید تا تاثیر فوق العاده آن را ببینید.
۱۴- دور کردن حشرات با چای کیسه ای:
هم چنین چای کیسهای در میان جوندگان کوچک، عنکبوت و حشرات محبوب نیست. بوی چای آنها را میترساند و آنها دور میکند. چای کیسهای را در مناطقی که این موجودات وجود دارند بگذارید، مشاهده خواهید کرد که دیگر این موجودات دیده نمیشوند.
۱۵- درمان ترک خوردگی لبها از کاربرد چای کیسه ای:
به گزارش Prevention برای رفع ترکهای روی لب یک عدد چای کیسهای (چای سیاه) را روی ترکهای لب فشار دهید تا سلولهای آسیب دیده را ترمیم کند.
۱۶- رفع چین و چروک پوست با چای کیسه ای:
چای سبز خنک شده راه چاره رفع چین و چروک پوست صورتتان است، برای این کار دستمال و یا حولهی کاغذی را آغشته به چای سبز کرده و روی پوست صورتتان قرار دهید.
چند دقیقه صبر کنید تا به خوبی جذب پوستتان شود.
۱۷- بهبود گزش حشرات با چای کیسه ای:
به گزارش TODAY با قرار دادن چای کیسهای مرطوب روی محل گزیدگی، گزش حشرات را تسکین ببخشید.
۱۸- شستشوی راحت ظروف چرب:
اگر حجم زیادی از ظرفهای نشسته وجود دارد و ماده شیمیایی و زمان کافی برای شستن آنها وجود ندارد. ظرفها را یک شب در سینک ظرفشویی بخیسانید و یک بسته چای کیسهای را در آن بیاندازید؛ صبح روز بعد ظرفها به راحتی از چربی و آلودگی پاک میشوند.
منبع: بیتوته
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: ترفندهای خانه داری استفاده از چای چای کیسه ای چای کیسه ای چای کیسه ای قرار دهید برای رفع روی محل چای سبز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۳۰۶۵۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نظربازی با اصفهانِ اردیبهشتی
ایسنا/اصفهان نویسندۀ سفرنامۀ «در کلمات هم میشود سفر کرد» داستاننویس و فیلمسازی است که از زیباییهای اصفهان در روایت سفرش به این شهر در هنگامۀ پاییز میگوید، اما حتی در این سفر پاییزی نیز خاطرۀ شیرین سفرهای اردیبهشتیاش به نصفجهان را به یاد میآورَد.
آدم باید خیلی بیذوق باشد که به اصفهان سفر کند، در دل طبیعت و باغات آن غرقه شود، میان معماری نابش از این سو به آن سو برود و تاریکروشنِ ادبیات و تاریخ این دیار را تجسم کند، اما شوری در وجودش هویدا نشود! در وجود این شهر شوریده همواره رازها و استعارههایی پنهان بوده است که شاید با دیدگان به نظر نیایند، اما حس میشوند، سرها را پرشور و دلها را حیران میکنند. آنهم نه به وقتی که شهر در بینقصترین روزگار خود به سر میبرد، بلکه در همین زمانۀ ما که مسافران، زایندهرود را کمآب یا بیآب میبینند، بیغشترین آثار معماری را زخمی و بیرمق در اسارت داربستها دیدار میکنند و در خیابانها یا کوچههای شهر هزاران چالهچوله و نازیبندگی خودنمایی میکند، باز هم دیدن اصفهان آدمی را به هیجان میآورد و همزمان آرامشی دلنشین به او میبخشد.
نمونۀ آن را باید در سفرنامۀ نهچندان معروف اصغر عبداللّهی از اهالی قلم کمنظیر جنوب ایرانمان، یعنی آبادان گرم و صمیمی یافت. عبداللّهی در همین روزگار ما به اصفهان میآید و در خاطرات سفرش موسوم به «در کلمات هم میشود سفر کرد» پا به این شهر میگذارد. او نیز برخی کموکاستیهای شهر اصفهان به چشمش میآید و آزارش میدهد، اما از یادداشتش به نصف جهان معلوم است که خیالش به پرواز درآمده و اشتیاقی یافته که بازتابش در قلم او یافتنی است.
گلچینان گلچینان به سمت چهارباغ
اصغر عبداللّهی، داستاننویس و فیلمساز، در این سفر که روایتش را به قلم میآورد، هنگامۀ پاییز است و از زیباییهای اصفهان در این موسم فراوان میگوید. اما او بارها به اصفهان پا گذاشته و چهار فصل آن را دیده است، و حتی در این سفر پاییزی نیز خاطرۀ شیرین سفرهای اردیبهشتیاش به نصف جهان را در یاد دارد و میگوید:
«اصفهان شهری نیست که در یک نظر و یک سفر کشف شود. اگر بهدلخواه مسافر اصفهانی، اردیبهشت هم ماه خوبی است برای نظربازی با شهری که پُر از تکههای کوچک نقاشیهای لاجوردی و فیروزهای است. هم آفتاب دارد، هم نمنم باران و نرمهبادی که از روی میوههای خوشطعم درختان کویری گذر کرده است.»
عبداللّهی از نویسندگان قدر و آگاه به ادبیات، تاریخ و فرهنگ ایرانزمین است. همین مسئله نیز بر منحصربهفردشدن داستان سفرش به اصفهان تأثیری مهم گذاشته است. او سفرنامهای دارد که مثل اصفهان جان و روحی در آن میتوان یافت. عبداللّهی در این گزارش سفرش به زیبایی از قدرت خیال و تخیل نویسندگی خود بهره میبرد و غالباً در دیدار با جایجای شهر به یاد اثری مکتوب در ادبیات یا تاریخ میافتد و به زیبایی با اصفهان کنونی پیوند میدهد که شاید از پس خاطر و نوشتار هرکسی بر نیاید.
این داستاننویس در همان ابتدای کار از خوانندهاش میخواهد که پیش از هر جاذبهای به دیدار چهارباغ برود: «سلانهسلانه یا به قول قجرها گلچینان گلچینان برو به به سمت چهارباغ» وقتی به چهارباغ میرسد، همزمان با دیدن این خیابان شگفتانگیز یادش به داستاننویسان نامدار اصفهان میافتد. و میگوید در چهارباغ باید با داستاننویس اصفهانی، علی خدایی، قدم زد.
فقط خدایی نیست. این آبادانی وقتی در اصفهان درختان و گلها را در جایجای شهر میبیند و وقتی آواز پرندگان چون آهنگی دلنواز به دلش مینشیند، یاد نویسندۀ فرانسوی، آندره مالرو میافتد؛ رماننویسی که رُستنیهای نصف جهان سرمتش و بهگفتۀ عبداللّهی در گوشهای از خاطراتش چنین به آنها اشاره میکند: «گل ابریشم سرخ و گلهای کاغذی افشان و سه گل ارغوانی بر یک درخت انار در حیاطی [...].»
بعد به یادمان میآورد که مالرو، مالرویی که تمام دنیا را زیرپا گذاشته بود، حساب سه شهر اصفهان و ونیز و فلورانس را از همۀ دنیا جدا میکرد، چون هیچ شهر دیگری به پای زیبایی و شکوه و شیدایی این سه نمیرسد. گشتوگذار در اصفهان، نویسندگان یا کتابهای ادبی بسیار دیگری را به خاطرش میرود. «صادقممقلی؛ شرلوک هلمس ایران یا داروغۀ اصفهان» اثر کاظم مستعانالسلطان و «ده قزلباش» اثر حسین مسرور سخنیار اصفهانی از آن جملهاند.
آدمهایی دیدم که دیگر زنده نیستند
عبداللّهی با قدمزدن و گشتن در اصفهان بهجز ادبیات، تاریخ را هم پوینده و جاندار در برابر دیدگانش میبیند. وقتی در عمارت چهلستون است، ظلالسطان، شازده قجری و حاکم اصفهان را میبیند که چطور دستبهکمر دستور میدهد تا آدمهایش نقاشیهای این بنای باشکوه را و گچبریهای ظریفش را با هرچه که به دستشان میآید، تخریب کنند.
بعد در غیاب این شازده قجری پا به اندرونی معروفش میگذارد! همان جا که حالا موزۀ هنرهای تزئینی و معاصر شهرمان شده است و تاریخ خودش را دارد، همان جا که قرنهای درازی به رکیبخانه شهره بود. در اندورنی، عبداللّهی ویلفرد اسپاروی اهل انگلستان، معلم سرخانۀ بچههای ظلالسطان را میبیند. او در دل این موزه، همان لحظهای از تاریخ اصفهان را به چشم میبیند که اسپاروی با خانوادۀ ظلالسطان بهصورت گروهی نمایشنامۀ «توفان» شکسپیر را اجرا میکنند، گویی که خیلی از این نمایش نمیگذرد و دیوارهای عمارت هنوز آن را به یاد دارند. بعد فرزندان حاکم اصفهان یا نوههای ناصرالدینشاه دور هم با معلمشان داستانی از ادگار آلن پو میخوانند.
و همۀ اینها را عبداللّهی میبیند! درگذشتگان بسیاری در یادش جان میگیرند. حتی ناصرخسرو و شاردن و گوبینو و دهها نفر دیگر را میبیند که هنوز ردشان در اصفهان پیدا میشود؛ همانطور که در دل هر بنای تاریخی و کوچه و خیابان و منظرۀ شهر آیندۀ این دیار را هم به تماشا مینشیند.
او این آینده را در عکسها میبیند، مثلاً جایی که از دانشجویان دانشکدۀ هنر اصفهان مینویسد: «برو به عمارت پُرنقش و نگار و به سقف نگاه کن و به یاد بیاور که تصویری از تو در تعداد زیادی از این عکسهای دانشجویان احتمالاً دانشکدۀ معماری حالیه که در غیبت شازده در عمارت توحیدخانه مستقر هستند خواهد بود. آنها تو را به یاد نمیآورند، تو هم آنها را فراموش خواهی کرد اما در این عکسهای دیجیتال باقی خواهی ماند.»
بعد در جایی دیگر دوباره از عکاسی مردم اصفهان و مسافرانش و از عکسهایی که عمرشان بیشتر از آدمهاست برایمان تعریف میکند؛ همان عکسهایی که وقتی عبداللّهی به آنها خیره میشود، احساساتش را دربارهشان اینگونه نشان میدهد: «آدمهایی دیدم که دیگر زنده نیستند. و غم ملایم خودخواستهای در من مِهِ متراکم میشود.»
مرجع:
عبداللّهی، اصغر (۱۴۰۰)، «در کلمات هم میشود سفر کرد»، تهران: چشمه.
انتهای پیام